شرکت دانش بنیان شرکت کاراپالایه
مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان با تاکید بر لزوم وجود همدلی در کار تیمی، میگوید: همه کسانی که با من کار کردند، تمام انرژیشان را روی این کار گذاشتند. هیچ کاری بهتنهایی امکانپذیر نیست و اگر کمک آنها نبود، شرکت به جایی که اکنون است، نمیرسید.
در روزگاری که بسیاری از فارغالتحصیلان جوان در پی استخدامهای دولتی هستند، زنی با سابقه و درآمد خوب، کارش را رها میکند و قدم در راهی میگذارد که آیندهاش مبهم است، اما آن را دوست و به کاری که میکند، ایمان دارد. معصومه عربیان، مدیرعامل شرکت کاراپالایه که در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان مستقر است، میگوید در این مسیر کمکهای همسرش و تیمی که او را همراهی کرده، در گرفتن نتیجه مطلوب بسیار موثر بوده است. عربیان این روزها با وجود مشکلاتی که شرکتهای دانشبنیان دارند و پیشنهادهای کاری خوبی که به او شده، همچنان با علاقه و امید کارش را ادامه میدهد.
شرکت کاراپالایه از چه سالی و چطور فعالیت خود را آغاز کرد؟
ما در سال ۸۳ و در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان کار این شرکت را شروع کردیم. من از ابتدا چرخه آب برایم دغدغه بود. اینکه چطور میشود پسابهای صنعتی یا فاضلاب را طوری تصفیه کرد که به طبیعت برگردد و آسیبی به منابع زیرزمینی نزند و آنها را آلوده نکند. آن زمان کارشناسی نساجی داشتم و برای فوقلیسانس رشته طراحی فرایندهای نفتی را انتخاب کردم. در این کار همسرم کمک بسیاری به من کرد و همیشه همراهم بود. او کارشناسی پتروشیمی دارد و فوقلیسانس و دکترای مهندسی محیط زیست، گرایش آب و فاضلاب.
درباره کار شرکت و محصولات آن توضیح میدهید؟
کار ما فیلتر کردن پسابهای صنعتی مثل صنعت نساجی، رنگرزی و… و همچنین فیلتراسیون فاضلاب شهری و انسانی است. این تصفیه سبب میشود منابع زیرزمینی آب دچار آلودگی نشوند و رودخانههایی که خشک شدهاند، به جریان بیفتند. کار ما از این نقطه شروع شد، اما کمکم گسترش پیدا کرد و در حال حاضر فیلتراسیون و جداسازی برای برشهای سبک نفت مثل بنزین انجام میدهیم.
چه فرقی بین فیلتراسیون و جداسازی است؟
فیلتراسیون به نوعی خالصسازی محصولاتی مثل بنزین، آمینها، اتیلنگلیکول و… است. در این مرحله ذرات معلق پاک میشود. اما جداسازی موادی را از محصول جدا میکند که به مولکولهای آن چسبیدهاند. مثلا در بنزین مولکولهای آب به مولکولهای بنزین میچسبند و ما باید اینها از هم جدا کنیم.
کارتان را چطور شروع کردید؟
همسرم در نیروگاه کار میکرد. در یکی از واحدها به مشکلی برخورده بودند، چون فیلتراسیون درست انجام نمیشد و مصرف آب بالا رفته بود. به همین خاطر توربینها که اساسا با بخار آب کار میکنند، دچار مشکل شده بودند. ما هم با همراهی بخش تحقیقات وزارت نیرو، فیلتری برایشان طراحی کردیم و ساختیم که هم مشکل هزینه نداشته باشد و هم به پمپهای سیستم تولید آسیب نرساند. وقتی آن پروژه با موفقیت به پایان رسید، در شهرک مستقر شدیم و من هم کار قبلیام را رها کردم و به صورت تماموقت انرژیام را روی این شرکت گذاشتم.
پیش از این چه شغلی داشتید؟
من به مدت ۱۰ سال مدیر برنامهریزی تولید و بخش طراحی مهندسی در کارخانههای نساجی بودم.
شغل خوبی داشتید. نگران نبودید آن شغل را رها کنید و کارتان هم اینجا پا نگیرد؟
شغلم خوب بود و اتفاقا درآمد خوبی هم داشتم. سال ۸۰، درآمد ماهانه من ۵۰۰ هزار تومان بود و کارخانه یک ماشین هم در اختیارم گذاشته بود. سال ۸۳ وقتی وارد این کار شدم، کار کارخانه را بهطور کلی رها کردم. خودم را بازخرید کردم و آن پول را در این شرکت سرمایهگذاری کردم. در آن زمان اعتقاد داشتم که اگر درست و سالم کار کنم، موفق میشوم. البته همه کسانی که با من کار کردند، تمام انرژیشان را روی این کار گذاشتند. هیچ کاری بهتنهایی امکانپذیر نیست و اگر کمک آنها نبود، شرکت به جایی که الان هست، نمیرسید. در ابتدا که درآمد چندانی نداشتیم. همین حالا هم درآمد بالایی نداریم. من حتی پیشنهاد کار در کارخانه را داشتم که چند برابر درآمدم از اینجا به من حقوق میداد، اما نپذیرفتم. چون به کاری که میکردم، علاقه داشتم و میدانستم با نتیجه خوبی روبهرو خواهم شد.
اقدام و عمل؛ دولت-ملت؛ امیدوار و استوار
از نتیجهای که گرفتید، راضی هستید؟
راستش اگر ضوابط به درستی رعایت میشد، ما چند برابر امروز پیشرفت کرده بودیم و حتی میتوانستیم شرکتهای اقماری داشته باشیم. اما این موضوع خیلی به کار ما صدمه زد. برای همه همینطور است. من حتی از یکی از کشورها پذیرش داشتم که همین کار را همانجا انجام دهم و انحصار تولیدش در دست کارخانه آن کشور باشد. پیشنهاد بسیار خوبی بود، ولی من دلم میخواست در کشور خودم کار کنم. اگر آن شرایط اینجا مهیا بود، ۱۰ برابر این شرکتی که داریم، پیشرفت میکردیم و ۵۰ برابر امروز نیروی انسانی داشتیم. اما برخی روابط ناسالم به ما صدمه زده است. درحالیکه نیاز زیادی به نیروی کار داریم و متقاضی هم برای استخدام فراوان است، اما بهخاطر پایین بودن نقدینگی، نمیتوانیم کسی را استخدام کنیم. همه شرکتهای مشابه ما درگیر این مسائل هستند.
محصولاتی که تولید میکنید، نمونه خارجی هم دارند؟ چطور بازار را قانع کردید تا از شما خرید کنند و به واردات روی نیاورند؟
بعضی سیستمهای تولیدی ما نمونه خارجی دارد، اما اینها در انحصار کشورهای خاصی هستند. مثل دستگاه آبشیرینکن که در انحصار کمپانی دوپونت در آمریکاست. اگر کشوری هم بخواهد آن را تولید کند، تحت لیسانس این کمپانی است. ما شش سال کار کردیم تا توانستیم این غشا را تولید کنیم. این سیستم را آمریکا در اختیار هیچ کشوری قرار نمیدهد و دستگاههایی که کره، ژاپن و هند دارند، همان سیستم آمریکایی است. هر غشایی که آمریکا تولید میکند، بین یک تا دو میلیون تومان است و آن را در اختیار ایران هم قرار نمیدهد. اما ما خوشبختانه توانستیم این کار را انجام دهیم. در مورد تصفیه بنزین هم همینطور. کوالسر هم در تحریم است و هم در انحصار شرکت کاله فرانسه و قیمت آن بالاتر از دو میلیون تومان است. اما ما توانستیم پس از دو، سه سال آن را تولید کنیم. جالب است بدانید که برای تولید این محصولات از امکانات داخلی استفاده کردهایم و حتی یک خرید خارجی نداشتیم. کار روی این پروژهها سخت بود، اما حمایت جدی از ما نشد.
فقط شهرک با اعتباراتش به ما کمک کرد. پتروشیمی هم چون برای واردات کوالسر، هزینههای گزافی پرداخت میکرد، به فکر تولید داخلی افتاد. اینطور شد که مهندس احمدی که در واحد خودکفایی پتروشیمی فعالیت میکرد، وقتی توان ما را دید، اصرار بر تولید داخل کرد و همکاری آنها با ما آغاز شد. یا مثلا طراحی خالصسازی آمین در پتروشیمی خارک را انجام دادیم که نمونه خارجی نداشت و آنها مشکلات زیادی داشتند. نتیجه فیلتراسیون ما خیلی عالی بود. به همین خاطر چهار سیستم دیگر اضافه کردند و تاییدیه صنعتی به محصول ما دادند. بهطور کلی من فکر میکنم آنچه سبب موفقیت ما در بازار شده است، صداقت و نتیجه درست کار است.
چه تفاوتی در مدیریت یک شرکت دانشبنیان با مدیریت یک شرکت تولیدی ساده وجود دارد؟
یک شرکت تولیدی ساده، کار جدیدی ندارد. روال کار و ماشینآلاتی که باید از آنها استفاده کند، مشخص است. کسی که وارد این کار میشود، از قبل همه چیز را برای خود مشخص کرده و میزان سود را میداند. حتی بازارش را میشناسد. اما کار ما اینطور نیست. یک شرکت دانشبنیان باید در ابتدا چیزی را که وجود ندارد، ایجاد کند و پس از آن مطمئن شود که این محصول نتیجه درست و مطلوبی میدهد. بعد هم باید به طرف مقابلش اعتماد کند که آنها طبق ضوابط کار میکنند نه روابط. وگرنه میتوانند شرکت را زمین بزنند، درحالیکه تمام هزینهها را شرکت داده است. مرحله اول کار بسیار سنگین است و معمولا افراد به نداشتن پول و روابط میخورند و بعضا از کاری که شروع کردهاند، پشیمان میشوند و آن را رها میکنند. تازه وقتی کسی از همه این مراحل عبور کرد، باید تلاش کند در بازاری که روابط ناسالم قوی در آن حاکم است، محصولش را ارائه دهد.
مدیران کلان کشور باید این را بهخاطر داشته باشند که مسندهایی که امروز در اختیارشان قرار گرفته، حقالناس است و اگر در این دنیا در جایگاهی که هستند، تلاش نکنند و در قبال مردم متعهد نباشند، باید در دنیای دیگر جواب پس بدهند و هیچچیز هم در آخرت سختتر از حقالناسی که بر گردن است، نیست.
منبع: بنیاد ملی نخبگان
اخبار مرتبط :
ثبت پتنت شرکت های دانش بنیان پرداخت ۹۰ درصد هزینه
بورس شرکت های دانش بنیان تابلو اختصاصی در بازار بورس
اظهارنامه مالیاتی شرکت های دانش بنیان
شرکت های دانش بنیان تسهیلات گمرک
تسهیلات نظام وظیفه فعالان شرکت های دانش بنیان
آیین نامه تاسیس شرکت دانش بنیان ابلاغ شد
شرکت های دانش بنیان امکان فعالیت در اماکن مسکونی
معافیت مالیاتی شرکت های دانش بنیان
تسهیلات گمرکی شرکت های دانش بنیان
قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان
فن بازار محصولات دانش بنیان حوزه سلامت
محصولات دانش بنیان کریدور خدمات صادرات محصولات دانش بنیان
تسهیلات طرح شرکت های دانش بنیان فناور برای انتقال فناوری از خارج از کشور
محدودیت فاصله از شهرهای بزرگ برای شرکت های دانش بنیان وجود ندارد
لینک های ویژه مرتبط با دانش بنیان
رایتمن آزمون دکتری کنکور کارشناسی ارشد آزاد 95 96 جذب هیات علمی نتایج آزمون منابع کنکور دکتری کارشناسی ارشد فراخوان جذب هیات علمی دانشگاه آزاد پی اچ دی کنفرانس همایش فرصت مطالعاتی بورسیه اپلای ادامه تحصیل مقاله پایان نامه

