نخبگان چه مهارت هایی نسبت به سایرین دارند؟
۱٫ دقیقا می دانند که مشغول چه کاری هستند
جواب سوال «مشغول چه کاری هستی؟» ممکن است هر چند وقت یک بار تغییر کند، اما همیشه باید جوابی برای این سوال داشته باشید. بنابراین حتما به این موضوع فکر کنید که وقتی دیگران از شما درباره شغل و کسبوکارتان میپرسند، میخواهید چه جوابی به آنها بدهید.
۲٫ نقطه قوت خود را شناسایی می کنند
کاری را که در انجام آن واقعا فوقالعاده هستید، پیدا کنید. یکی از کارآفرینهای سریالی موفق دنیا به نام سارا روث ایزنبرگ میگوید اغلب افراد موفقی که او با آنها برخورد داشته، دقیقا میدانستند که در چه حوزهای بهترین فرد هستند. جان مائدا، گرافیست مشهور که سرپرست لابراتوار رسانهای دانشگاه امآیتی و مدرسه طراحی رودآیلند نیز هست، به این سوال با «کنجکاوی» پاسخ میدهد. ماریا پوپووا، روانشناس هم وبلاگنویس موفقی در زمینه آن چیزهایی است که مغز ما را میسازد و شکل میدهد و میگوید نقطه قوتش «استقامت و صبری» است که دارد. نقطه قوت ایزنبرگ هم شور و اشتیاقی است که برای انجام هر کاری دارد.
۳٫ ضعفهای خود را می شناسند
طبیعی است که وقتی نقاط قوت خودتان را شناختید، باید بدانید که از عهده انجام چه کارهایی برنمیآیید و چه نقاط ضعفی دارید. با این کار قرار نیست روحیه خود را تضعیف کنید یا احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید، بلکه قرار است به این دیدگاه برسید که برای چه کسانی باید کار کنید، یا باید چه کسانی را برای همکاری استخدام کنید که بتوانند مهارتهای شما را تقویت کنند و نقاط ضعفتان را بپوشانند و اصلا چه کارها و وظایفی را بر عهدهشان قرار دهید تا خودتان بتوانید به انجام کارهایی برسید که در آنها منحصربهفرد هستید.
۴٫ تفویض اختیار به دیگران را بهعنوان یک مهارت یاد گرفته اند
شما هم مثل هر کس دیگری نمیتوانید همه کارها را بهتنهایی انجام دهید و بهخصوص وقتی از نردبان موفقیت شغلی بالا میروید، قطعا باید تفاوت میان کارهایی را که باید برایشان وقت بگذارید و کارهایی را که نباید، بدانید. در غیر این صورت هرگز نمیتوانید به بالای نردبان برسید. مهمتر اینکه تا قبل از ۳۵ سالگی باید یاد بگیرید چطور باید به شکلی موثر بخشی از وظایف و مسئولیتها را به عهده کارکنان، کارآموزان، شرکا، همسر و همکاران خود بگذارید.
۵٫ خط قرمزهایی را که برای اهداف شغلیشان دارند، مشخص کرده اند
قطعا شما در مسیر زندگیتان با پیشنهادهای شغلی مختلفی مواجه میشوید، اما نمیخواهید انرژیتان را با پذیرفتن کارهایی به هدر دهید که نمیتوانند شما را به اهداف و خواستههایتان برسانند. بنابراین در مورد آنچه از شغل و حرفهتان میخواهید و انتظار دارید، کاملا با خودتان صادق باشید و فهرستی از خط قرمزهایی تهیه کنید که در زندگی حرفهایتان نمیتوانید از آنها بگذرید. این کار به شما کمک میکند تا دفعه بعد که با یک پیشنهاد کاری هیجانانگیز مواجه شدید، درست تصمیم بگیرید.
۶٫ کاری را انجام می دهند که بعدا می توانند به آن افتخار کنند
چه بخواهید و چه نخواهید، دیگران شما را با کارهایی که انجام میدهید، میشناسند. از طرف دیگر باید برای کارهایی که انجام میدهید، یا واقعا دوست دارید به آنها برسید، هزینه کنید. پس کاری را انجام دهید که مطمئن هستید وقتی وارد رزومهتان میشود، میتوانید واقعا به آن افتخار کنید.
۷٫ از اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدهاند، درس می گیرند
همه ما در زندگی حرفهایمان اشتباهاتی مرتکب شدهایم و در رزومهمان کارهایی وجود دارد که اصلا به آن افتخار نمیکنیم. برای موفقیتهای بعدی لازم است از اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شدهاید، درس بگیرید و برای بهرهوری بیشتر در مرحله بعدی کارتان از این درسها استفاده کنید.
۸٫ محدوده توانمندیهای خود را افزایش می دهند
شما میدانید که میتوانید یک نشست ۳۰ نفره کاری را مدیریت کنید. اما یک سفر کاری چند روزه ۱۰۰ نفره را چطور؟ اینجا دقیقا همانجایی است که باید محدوده توانمندیها و مهارتهای خود را افزایش دهید و یادتان باشد که باید هر چند وقت یک بار این کار را انجام دهید و در آخر، شما هرگز واقعا نمیدانید چقدر خوب میتوانید کاری را انجام دهید، تا زمانی که قدم جلو بگذارید و برای انجام آن پیشقدم شوید.
۹٫ کاری را که واقعا از انجام آن وحشت دارند، انجام می دهند
این کار به شما کمک میکند بتوانید حد و مرز مهارتهایتان را گستردهتر کنید. درواقع قرار است شما را از منطقه امنتان بیرون بکشیم و با کارهایی مواجه کنیم که کابوس یک عمر زندگیتان بوده است. آیا از سخنرانی کردن در یک سمینار میترسید، یا نمیتوانید برای یک ترفیع بزرگ به رئیستان درخواست بدهید؟ همین امروز برای انجامشان امتحان کنید، چون موفقترین کارآفرینهای دنیا معتقدند ریسکهای بزرگ میتواند پاداشهای بزرگی هم برایتان به ارمغان بیاورد.
۱۰٫ از شنیدن انتقادات دیگران نمی ترسند
توصیه به کارآفرینهای جوان این است: «انتقادهای دیگران را جدی بگیرید، اما شخصی نکنید.» و معنی این حرف این است که مواجه شدن با توقعات و انتظارات دیگران تنها راهی است که به کمک آن میتوانید یاد بگیرید و تبدیل به یک آدم حرفهای شوید. اما اگر انتقادات دیگران را به خودتان بگیرید و احساس کنید که آنها با نقدهایشان نسبت به کار شما، شخصیتتان را زیر سوال بردند، در سراشیبی سقوط میافتید و بهسرعت اعتمادبهنفستان را از دست میدهید.
منبع: بنیاد ملی نخبگان
رایتمن آزمون دکتری کنکور کارشناسی ارشد آزاد 95 96 جذب هیات علمی نتایج آزمون منابع کنکور دکتری کارشناسی ارشد فراخوان جذب هیات علمی دانشگاه آزاد پی اچ دی کنفرانس همایش فرصت مطالعاتی بورسیه اپلای ادامه تحصیل مقاله پایان نامه

