۳:۴۸ دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴
rightman.ir
گرنت های تحصیلی داخل و خارج از کشور
خانه » گوناگون » توماس ادیسون مبتکری که کارخانه اختراع ساخته بود

Rightman.ir

توماس ادیسون مبتکری که کارخانه اختراع ساخته بود

توماس ادیسون مبتکری که کارخانه اختراع ساخته بود

یکی از ویژگی‌های توماس آلوا ادیسون که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، این بود که اختراعاتش را با دقت ثبت می‌‌کرد و با رساندن به تولید انبوه به دنبال کسب درآمد از آن‌ها بود.

در طول یک روز عادی، موقعی که از خواب بیدار می‌شوید، صبحانه می‌خورید و به سر کار می‌روید، با یکی از اختراعات ادیسون روبه‌رو می‌شوید. وسایلی که این مخترع ساخت یا توسعه داد، در اطراف ما پخش شده است.

ادیسون در طول زندگی خود توانست ۲۵۰۰ امتیاز اختراع را در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان به نام خود ثبت کند که عددی حیرت‌انگیز و باورنکردنی به نظر می‌رسد. البته بیشتر اختراعات او تکمیل‌شده کارهای دانشمندان قبلی بود. ادیسون کارمندان و متخصصان پرشماری در کنار خود داشت که در پیشبرد تحقیقات و به سرانجام رسانیدن نوآوری‌ها به او کمک می‌کردند. دیگر ساخته‌های او هم بعدا از طرف علاقه‌مندان دنبال و با چند بار تکمیل شدن به وسایلی تبدیل شد که امروزه می‌شناسیم.

روز ۱۱ فوریه ۱۸۷۴ در شهر میلان در ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد. او فرزند هفتم و آخرین ساموئل اوگدن ادیسون جونیور بود. نسب پدری خانواده‌اش به هلندی‌های مهاجر می‌رسید که در نیوجرسی ساکن شده بودند.

توماس در کل زندگی خود تنها چند ماه به مدرسه رفت. آموزش او در خانه انجام شد و والدینش خواندن و نوشتن را به او آموختند. زمانی که توماس هفت ساله بود، خانواده‌اش به بندر هرن میشیگان نقل مکان کردند. چهار سال بعد، او به‌عنوان پسربچه فروشنده روزنامه و شیرینی، در قطار بین پورت هورون و دیترویت مشغول به کار شد.

خانواده توماس چندان فقیر نبودند، اما او دوران نوجوانی خود را با کارهای مختلفی در کنار ریل قطار یا شیرینی‌فروشی گذراند. او که برای فروش اجناس خود، مرتب با قطار در رفت‌وآمد بود، توانست از شرکت راه‌آهن نمایندگی توزیع یک روزنامه دیترویتی را به دست آورد و با پس‌انداز حاصل از فروش روزنامه، یک دستگاه ماشین چاپ خرید.

دستگاهش را در یک واگن بارکشی نصب و اولین شماره روزنامه خود را با نام «ویکی هرالد» منتشر کرد. درواقع او خود تمام کارهایش را انجام می‌داد و نخستین روزنامه‌ای بود که در یک قطار در حال حرکت حروف‌چینی و چاپ می‌شد. او هم‌چنین یک دوره کارآموزی به‌عنوان مامور تلگراف را گذراند و با تمرین زیاد یکی از سریع‌ترین ماموران تلگراف در آمریکا شد.

در مورد این قسم از زندگی او نقل قول‌های بسیاری وجود دارد که نمی‌توان به‌دقت گفت کدام‌یک واقعیت دارند. برای مثال هنوز مشخص نیست که علت سنگینی گوش توماس سانحه‌ای در حین انجام آزمایش‌هایش با مواد شیمیایی بوده، یا بر اثر ابتلا به یک بیماری دچار کم‌شنوایی شده است. ظاهرا یک گوش او کمی یا به شکل کامل ناشنوا بود، ولی این نقص در بزرگ‌سالی مشکل خاصی برای او ایجاد نمی‌کرد.

توماس خیلی زود یعنی در سال ۱۸۶۹ و درحالی‌که ۲۲ سال سن داشت، نخستین اختراع خود به نام ماشین ثبت رأی را به ثبت رساند. این دستگاه برقی می‌توانست رأی‌های بله و خیر را روی صفحه‌ای نشان دهد. رأی‌گیری در پارلمان به روش جمع‌آوری برگه‌های کوچک رأی که روی کاغذ نوشته و بعد شمرده می‌شدند، انجام می‌‌گرفت، ولی این وسیله نه‌تنها در زمان خود نتوانست موفق باشد، بلکه امروز هم در بسیاری از مجالس رأی‌گیری جهان هم‌چنان رأی دادن به روش کاغذی انجام می‌شود و دستگاهی در آن دخالت ندارد. اولین اختراع ادیسون برای او هیچ نتیجه‌ای نداشت.

در سال ۱۸۶۹ ادیسون که اداره راه‌آهن را ترک کرده بود، به‌عنوان سرپرست فنی به استخدام یک موسسه صرافی بزرگ در نیویورک درآمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علایم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور می‌رساندند، آن‌ها را به شکل خط و نقطه روی نوار کاغذی چاپ می‌کرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل ۴۰۰۰ دلار به مدیر صرافی واگذار کرد و با پول آن در نیوآرک، نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا کرد. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه پیشرفته نمایش‌گر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن به دست آمد.

منلو پارک

ادیسون مدت‌ها این فکر را در سر داشت که کارگاهش را به محل بازتر و بزرگ‌تری منتقل کند. با فراهم شدن سرمایه کافی، سرانجام در سال ۱۸۷۶ در منطقه «منلو پارک» نیوجرسی یک کارگاه پژوهشی و آزمایشگاه مجهز ساخت و گروهی از افراد مبتکر و کنجکاو را به همکاری دعوت کرد.

مجموعه منلو پارک نخستین موسسه‌ای بود که منحصرا با هدف تولید و تکمیل ابداعات علمی برپا شد و آن را باید نمونه اولیه آزمایشگاه‌های تحقیقاتی بزرگی دانست که از آن پس تمام صنایع مهم در کنار کارگاه‌های خود ایجاد کردند.

در بیش از یک دهه، آزمایشگاه منلو پارک ادیسون تقریبا به اندازه یک کارخانه بزرگ شد و فضای اطراف را اشغال کرد. ادیسون گفته بود که می‌خواهد تقریبا هر ماده قابل تصوری را در اختیار داشته باشد. گزارش روزنامه‌ای که در سال ۱۸۸۷ چاپ شده بود، نشان می‌دهد در آزمایشگاه منلو پارک حدود هشت هزار نوع مواد و وسایل شیمیایی، از انواع پیچ، سوزن، طناب تا موی انسان، ابریشم، چوب پنبه، رزین و مواد معدنی جمع‌آوری شده بود.

ادیسون در سال ۱۸۷۱، با ماریا استیلول ازدواج کرد و آن‌ها صاحب سه فرزند به نام‌های ماریون استل، توماس جونیور و ویلیام لسلی شدند. ماریا ادیسون در ۱۸۸۴ به دلیل بیماری مغزی و تجویز بیش از حد مورفین درگذشت. ادیسون دو سال بعد با مینا میلر، دختر لوییس میلر مخترع، ازدواج کرد و از او هم صاحب سه فرزند به نام‌های مادلین، چارلز و تئودور شد. پسران او تیز در زمینه صنایع مختلف و اختراعات گوناگون فعالیت می‌کردند و به نوعی دستیار پدر محسوب می‌شدند.

او درمجموع ۱۴ شرکت به ثبت رساند. یکی از مهم‌ترین تشکیلاتی که او به وجود آورد، امروزه به نام شرکت جنرال الکتریک هم‌چنان مشغول کار و در سراسر دنیا معروف است.

در قرن ۱۹ عکس‌برداری می‌توانست تصاویر را ثبت کند، اما مخترعان تلاش می‌کردند وسیله‌ای بسازند که صدا را هم نگه دارد. این وسایل که صدا را تبدیل به خراش‌هایی روی یک صفحه می‌کردند، یا صدای واضحی نداشتند، یا این‌که فقط یک بار قابل استفاده بودند. در سال ۱۸۷۷ ادیسون موفق به ساخت وسیله‌ای شد که می‌توانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. ضبط صوت ادیسون که فونوگراف نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانه‌ای فلزی بود با یک دسته گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه شده بود. وقتی کسی استوانه را می‌چرخاند و درون بوق صحبت می‌کرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقه نازک حلبیِ دور استوانه خراش‌هایی می‌افتاد. برای شنیدن صدای ضبط‌شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را به چرخش درآورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب می‌شد. با این‌حال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفت‌انگیز می‌نمود و به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامه‌ها ادیسون را «جادوگر منلو پارک» لقب دادند.

یکی از مهم‌ترین اختراعاتی که به نام ادیسون شناخته می‌شود، لامپ رشته‌ای است. اما لامپ قبل از او ساخته شده بود. درواقع به محض این‌که نیروی الکتریسیته کاربرد صنعتی پیدا کرد، چندین نمونه از لامپ ساخته شده بود، اما این لامپ‌ها نور زیادی نداشتند و بعد از مدت کوتاهی قسمت درخشان آن‌ها می‌سوخت و از کار می‌افتاد.

سابقه سامانه روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم می‌رسد. در سال ۱۸۵۴ هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود ۴۰۰ ساعت نور می‌داد، اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از او جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (۱۸۷۵) و جوزف سووان (۱۸۷۸ م) مدل‌های دیگر چراغ‌های الکتریکی را ارائه کردند.

توماس ادیسون لامپ حبابی را ابداع نکرد و قبل از او نوعی لامپ اختراع شده بود. او در سال ۱۸۸۰ یک طرح قابل تحقق و تولید برای لامپ حبابی مطرح کرد (با استفاده از یک رشته از جنس بامبوی کربنیزه) که مورد استفاده منازل و خانه‌ها شد و البته یک سال بعد جوزف سوان در سال ۱۸۸۱ یک ساختار کارآمدتر را (با استفاده از رشته سلولوزی) مطرح کرد.

کمی پیش از آن‌که ادیسون نیز وارد این عرصه جدید شود، والیس، صنعت‌گر آمریکایی، نوعی چراغ برق را روانه بازار کرده بود. دستگاه والیس تشکیل می‌شد از چهارچوبی با یک حباب و دو میله فلزی متحرک که به هر کدام تکه زغالی متصل بود. عبور جریان برق از میله‌ها باعث می‌شد که دو قطعه زغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود.

این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت، زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر زغال‌هایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پی‌برده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای زغال ماده مناسب‌تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد.

پس از یک سال تلاش بی‌وقفه و آزمایش صدها ماده گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی زغالی‌شده لامپی بسازند که تا ۴۰ ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد آن‌ها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانی‌که موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به ۵۰۰ ساعت برسانند، ادیسون آن را معرفی کرد.

البته نمونه لامپ ادیسون قبل از ارائه توسط شخص دیگری تولید و در اداره ثبت بریتانیا به اسم دانشمندی به نام سوان ثبت شده بود و این ثابت می‌کند لامپ ادیسون چیز جدیدی نبود، ولی بااین‌حال نباید تلاش‌های ادیسون را در راستای ترویج این تکنولوژی نادیده گرفت.

او از روزنامه‌نگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب ۳۱ دسامبر ۱۸۷۹ برای دیدن اختراع جدیدش به منلو پارک بیایند. آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق روشن کردند، به‌طوری‌که محوطه منلو پارک و جاده منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون مهمانان خود را با چیزی روبه‌رو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظره لامپ‌های نورانی بازدیدکنندگان را به‌شدت تحت تاثیر قرار داد، به‌طوری‌که وقتی ادیسون نقشه خود را برای تاسیس یک کارخانه بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد، پیشنهادش با استقبال گرم سرمایه‌داران حاضر روبه‌رو شد.

در ۲۷ ژانویه ۱۸۸۰ ادیسون تقاضانامه دریافت امتیاز اختراع «لامپ روشنایی الکتریکی» را به اداره اختراعات آمریکا تسلیم کرد، اما با درخواستش موافقت نشد. کارشناسان سازمان معتقد بودند که طراحی و ساخت لامپ ادیسون بر مبنای مطالعات شخص دیگری به نام ویلیام سایر انجام شده است. بنابراین تنها امتیاز اختراع رشته زغالی‌شده پرمقاومت (ماده تولیدکننده نور لامپ) به ادیسون تعلق گرفت.

دو سال پس از نمایش عمومی لامپ الکتریکی، ساختمان کارخانه مرکزی تولید برق موسوم به «ایستگاه پرل استریت» به پایان رسید و در چهارم سپتامبر همان سال نخستین سامانه توزیع نیروی الکتریسیته در جهان با قدرت ۱۱۰ ولت و ۵۹ مشتری در  منهتن به دست ادیسون افتتاح شد.

چندی بعد ادیسون کوشید تا حق امتیاز لامپ برق را در بریتانیا از آن خود کند و بر رقیبش، جوزف سووان که مستقل از ادیسون موفق به اختراع لامپ حرارتیِ رشته کربنی شده بود، پیروز شود. اما دو طرف با یکدیگر به توافق رسیدند و برای بهره‌مند شدن از منافع اختراعشان در بریتانیا شرکت « Ediswan » را با ترکیب دو اسم تاسیس کردند. این شرکت در سال ۱۸۹۲ جزئی از کمپانی بزرگ جنرال الکتریک متعلق به ادیسون شد.

تصاویر متحرک

ادیسون برای ساخت تصاویر متحرک یک کینه‌توسکوپ درست کرد. کینه‌توسکوپ دستگاهی بود که هرکس به درون آن می‌نگریست و دسته‌ای را می‌چرخاند، تصاویر متحرکی را مشاهده می‌کرد. این وسیله ابتدا به‌عنوان مکمل گرامافون و برای رونق بخشیدن به بازار آن طراحی شده بود و هدف آن بود که با افزودن امکان تماشای عکس متحرک، بر جذابیت گرامافون خریداران افزوده شود.

با این وجود ادیسون را نمی‌توان پایه‌گذار سینما دانست. تصاویر کینه‌توسکوپ تکراری بود و در یک زمان بیش از یک نفر نمی‌توانست از آن استفاده کند. چنین دستگاهی در زمانی که توده مردم به هیجان و سرگرمی‌های دسته‌جمعی نیاز داشتند، چندان به کار نمی‌آمد. ایده بزرگ کردن تصاویر و به‌کارگیری پرده نمایش هرگز به ذهن ادیسون نرسید و مدتی بعد لویی لومیر، صنعت‌گر ثروتمند فرانسوی، با ساختن دوربین فیلم‌برداری و پروژکتور و افتتاح اولین سالن سینما در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵) نخستین گام‌ها را برای علاقه‌مند کردن مردم به این پدیده نو برداشت. پس از گذشت چند سال، سالن‌های نمایش فیلم در اروپا و آمریکا آن‌قدر فراوان شده بود که ادیسون نیز چاره‌ای جز پیوستن به این جریان نداشت.

ادیسون در تبدیل سینما به رسانه‌ای همگانی و صنعتی سودآور نقش موثری ایفا کرده ‌است. فیلم استاندارد ۳۵ میلی‌متری با چهار روزنه در لبه هر فریم که هنوز مورد استفاده قرار می‌گیرد، از یادگارهای ادیسون است. او هم‌چنین موسس اولین استودیوی فیلم‌سازی دنیا به نام بلک ماریا در ایالت نیوجرسی است.

ادیسون تا آخرین لحظه عمر به دنبال اختراع و ثبت اختراع بود. در سال ۱۹۳۱ ادیسون درخواست‌نامه ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگه‌دارنده اشیا هنگام آب‌کاری» را به اداره ثبت اختراعات فرستاد. اما پیش از دریافت پاسخ، در سن ۸۴ سالگی چشم از جهان فروبست. او را در نیوجرسی، در خانه‌اش که به‌عنوان یک هدیه عروسی برای همسرش در سال ۱۸۸۶ خریده بود، به خاک سپردند.

یکی از ویژگی‌های ادیسون که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، این بود که اختراعاتش را با دقت ثبت می‌‌کرد و با رساندن به تولید انبوه به دنبال کسب درآمد از آن‌ها بود. این درآمد صرف تحقیقات بیشتر و اختراعات بعدی می‌شد. ادیسون در زمینه ثبت این دستاورد‌ها با دیگر مخترعان زمان خود بار‌ها وارد کشمکش شده بود. امتیاز‌هایی که او در حدود ۱۳۰ سال قبل ثبت کرده، هنوز هم معتبر محسوب می‌شوند و اگرچه پس از گذشت یک قرن منبع درآمد نیستند، اما نشان می‌دهند که یک تشکیلات منظم تحقیق، آزمایش و ثبت اختراع چقدر می‌تواند در پیشرفت فناوری موثر باشد.

لینک خبر

منبع: بنیاد ملی نخبگان

 

فرصت یکبار دری را می کوبد! برای از دست ندادن اخبار مشابه، مشترک شوید


Rightman.ir